ساعتها زير دوش مي نشيني به کاشي هاي حمام خيره مي شوي

غذايت را سرد مي خوري

ناهارها نصفه شب ، صبحانه را شام!

لباسهايت ديگر به تو نمي آيند ، همه را قيچي مي زني!




ساعتها به يک آهنگ تکراري گوش مي کني و هيچ وقت آهنگ را حفظ نمي شوي!

شبها علامت سوالهاي فکرت را مي شمري تا خوابت ببرد!

تنهـــــــــــــــایی از تو آدمي ميسازد که ديگر شبيه آدم نيست . . .

نظرات شما عزیزان:

ملیکا

ساعت15:25---27 ارديبهشت 1393

زیر دوش اب سرد باهق هق گریه هایی که صدای شرشر اب گم میشوند دست خودم نیس یاد شانه هایش که می افتم سرم سنگین میشود بیخیال..........
من باارمبخش هایم به رختخواب زنجیر می شوم تو........ صدای نفس هایی که برایش میکشی نفسم را حبس میکند یکی بیدارم کند شاید خواب مانده ام........

نازنین

ساعت18:39---20 فروردين 1393

[وب سایت]

سلام داداشی خوشحال شدم از اینکه بهم سر زدی...لینکت کردم...
پاسخ.سلام اجی من خوشحالم که بهم سر زدی منم لینکت کردم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: